سفر خاطره انگیز

س س س سلام .


خ خ خ خوبین؟خ خ خ خوشین؟س س س سلامتین؟

می دونید امروز دلم می خواد براتون از......سفری که سال86 رفتیم تعریف کنم راستش خیلی خوش گذشت!

می دونید ما اول 19 ساعت توی راه بودیم تا رسیدیم اصفهان(به قول معروف نصف جهان)ما پنج روز در اصفهان بودیم و از مکان های زیبای اصفهان دیدن کردیم. اون جا دختر خاله ی عزیزم ندا جون را هم دیدم خلاصه خیلی خوش گذشت.

بعدش با هواپیما رفتیم شیراز اون چا هم خیلی خخخخخخوش گذشت ما سه روز در شیراز بودیم.

بعدش رفتیم کرمان مرکز پسته های خوش مزه اون جا رفتیم خانه ی خاله ی مامانم گه ما بهش می گیم(خاله جان)خاله شهین جون هم با اقا بلوری و ارمان و ایمان هم از مشهد اومده بودن کرمان.خلاصه اون جا هم خیلی خوش گذششششششششت ما هفت روز کرمان بودیم بعدش با خالم و شوهر خالم و دو تا پسر خالم اومدیم مشهد توی مشهد تمام خرید های اول مهرمون رو کردیم و بعد از دو هفته برگذشتیم به شهر خودمون.

اخ داشت یادم می رفت جای شما هم خیلی خالی بود.

خوب فعلا خداحافظ.


نظرات 7 + ارسال نظر
ر.جنکی سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:09 ب.ظ http://fly.blogsky.com

سلام.
یه حس خوشگلی وبلاگت بهم داد. دوسش دارم. لینکت میکنم آبجی کوچیکه.

سلام
ممنونم از این لطفت از این که حس قشنگی بهت دست داده خیلی خوش حالم

بابا سه‌شنبه 25 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:26 ب.ظ http://maevajoon.blogsky.com

سلام عزیزم بیا سفر خوشی که داشتیم افتادم. بهترین مسافرتی بود که در کنار خانواده بهم خوش گذشت. امیدوارم مسافرت های از این قبیل بیشتر وبیشتر داشته باشیم. از یاد اوری که کردی دست درد نکند. بابا

سلام بابا
اره خیلی خوش گزشت اما به نظرم سفر پارسالمون بیشتر خوش گزشت سفری که رفتیم تهران_کرج_مالزی

ندا چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:09 ب.ظ

سلااااااااااام واااااااااااااااااای یادته ماوا جون اون سال چقدر خوش گذشت ؟؟
چقدر این ور اون ور رفتیم و هی عکس گرفتیم ؟ خییییلی جالب بود !
من خیلی هیجان زده بودم آخه هر دوتامون از راه دور اومده بودیم اصفهان و اون جا همدیگه رو می دیدیم !! خیلی بامزه و خاطره انگیز بود
آره یاذمه اون سال هم خیلی سفر خوبی داشتین . این که چند شهر خوب و زیبا رو دیدین و چند تا از اقوام نزدیک رو ... آدم خیلی بهش می چسبه مسافرت اینجوری
امیدوارم بازم از این مسافرت های خوب برید و حسابی بهتون خوش بگذره

ممنون ندا جون
راستش بیشترین چیزی که از اصفهان برام خاطره شده بستنی های خوش مزه اش بود.
یادت بستنی می گرفتیم و می رفتیم می شستیم و می خوردیم و حرف می زدیم یادش بخیر کاش همون موقع بود چون اون جوری باباخلیلی هم پیشمون بودن

دیبا چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 03:29 ب.ظ http://dibajoon.blogsky.com

سلام پس خیلی خوش گذشت

سلام
ااااااااااااااااااااااااره خیلی خوش گگگگگگزشت

دیبا چهارشنبه 26 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 06:02 ب.ظ http://dibajoon.blogsky.com

ماوا جوننننننننننننن امیدوارم همیشه بخندی
وهمه رویادت باشه
منم ناراحتم که باباخلیلی نیست
ولی دیگران پیشمونن

اره
اما ادم خیلی دلش مخصوصا عصرهای جمعه تنگ می شه مگه نه؟

ندا شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 07:08 ق.ظ

سلام ماوا جون
این آدرسو تازه دیدم برای دیبا جون هم میذارمش. سمت چپش یه لیست از آدرس شکلک های جالب و قشنگ داره . شاید به درد وبلاگت بخوره
http://lop-lop-f.blogfa.com/

ممنون ندا جون حتما ازش استفاده می کنم

مامان علی شنبه 29 مرداد‌ماه سال 1390 ساعت 12:27 ب.ظ http://alijoon.niniweblog.com

سلام ماوا جون ناز
چقدر وبلاگت خوشگله.معل.مه خیلی با سلیقه ای.راستشو بگو همشو خودت درست کردی؟
ممنون که به وبلاگ علی سر زدید.
دوست دارم.
بازم پیشمون بیا

سلام
ممنون شما لطف دارید
بله راستش این ها را با کمک داییم درست کردم
راستی ممنون که برام نظر نوشتید
خداحافظ

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد